گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر خانواده
جلد دوم
. آیه (بدون اجازه به خانه مردم وارد نشوید)
اشاره



یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتاً غَیْرَ بُیُوتِکُمْ حَتَّی تَسْتَأْنِسُوا وَ تُسَلِّمُوا عَلی أَهْلِها ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ اي کسانی که ایمان
آوردهاید! در خانههایی غیر از خانه خود وارد نشوید تا اجازه بگیرید و بر اهل آن خانه سلام کنید، این براي شما بهتر است شاید
متذکر شوید. ( 27 / نور)
شرح آیه از تفسیر نمونه
زیرا جمله دوم فقط اجازه گرفتن را بیان میکند، در حالی که جمله اول که از « تَسْتَأْذِنُوا » به کار رفته نه « تَسْتَأْنِسُوا » در اینجا جمله
گرفته شده، اجازهاي توأم با محبت و لطف و آشنایی و صداقت را میرساند و نشان میدهد که حتی اجازه گرفتن باید « اُنْس » ماده
کاملاً مؤدبانه و دوستانه و خالی از هر گونه خشونت باشد. بنابراین هرگاه این جمله را بشکافیم، بسیاري از آداب مربوط به این
بحث در آن خلاصه شدهاست، مفهومش این است که فریاد نکشید، در را محکم نکوبید، با عبارات خشک و زننده اجازه نگیرید و
به هنگامی که اجازه داده شد، بدون سلام وارد نشوید، سلامی که نشانه صلح و صفا و پیامآور محبت و دوستی است. قابل توجه
همراه میکند که « لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ » و « ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ » این که این حکم را که جنبه انسانی و عاطفی آن روشن است، با دو جمله
خود دلیلی بر آن است که این گونه احکام ریشه در اعماق عواطف و عقل و شعور انسانی دارد که اگر انسان کمی در آن بیندیشد،
( متذکر خواهد شد که خیر و صلاح او در رعایت این قبیل آداب معاشرت است. (صفحه 169
صفحه 129 از 369
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
به مفهوم کسب آگاهی و آشنایی و اجازه خواهی توأم با مهر و آشنایی است. در آیه مورد « اُنْس » این واژه از ریشه :« اِسْتیناس »
بحث، روي سخن را به مردم با ایمان میکند و میفرماید: یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتاً غَیْرَ بُیُوتِکُمْ حَتَّی تَسْتَأْنِسُوا هان اي مردم
با ایمان! به سراها و خانههایی که از آن خودتان نیست وارد نگردید تا اجازه بگیرید و مباد که بدون اجازه وارد گردید! به باور
« ابو ایّوب » . پارهاي، منظور این است که: به خانههایی که از خودتان نیست وارد مگردید تا آشنایی دهید و خویشتن را معرّفی کنید
آورده است که: از پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله پرسیدم: اي پیامبر خدا منظور و مفهوم آیه شریفه چیست؟ فرمود: منظور این
است که انسان به هنگام ورود به خانه دیگري باید با گفتن: اَلْحَمْدُ لِلّهِ، سُبْحانَ اللّهِ، اَللّهُ اَکْبَرُ وَ یا اَللّهُ و دیگر علائم و نشانهها اجازه
بگیرد و ساکنان خانه را از ورود خویش آگاه سازد و بدون آگاهی دادن به آنان سرزده وارد نشود؛ قالَ یَتَکَلَّمُ الرَّجُلُ بِالتَّسْبیحَ ۀِ وَ
در این مورد آورده است که مردي براي انجام کاري به خانه پیامبر صلی الله علیه و آله رفت « سَ هْل بن سَعْد …» التَّحْمیدَةِ وَ التَّکْبیرَةِ
و پیش از ورود، به یکی از اتاقهایی که پیامبر صلی الله علیه و آله در آنجا به اصلاح سرِ خویش مشغول بود نگاه کرد، پیامبر صلی
الله علیه و آله فرمود: اگر میدانستم از بیرون به درون اتاق نگاه میکنی همان ابزار اصلاح را که در دست داشتم به چشمت فرو
میبردم؛ چرا که نباید بدون اجازه به خانه دیگري نگریست و بدون اجازه وارد شد؛ لَوْ اَعْلَمُ اَنَّکَ تَنْظُرُ لَطَعَنْتُ بِهِ فی عَیْنَیْکَ اِنَّمَا
1. مُسْنَد احمد، ج 6، ص 452 ، ح 22296 ؛ صحیح مُسْلِم، ج 3، ص 1698 ، ح 2156 . (صفحه ***** ( الاِْسْتیذانُ مِنَ النَّظَرِ (… 1
170 ) در روایت است که مردي به پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله گفت: اي پیامبر خدا! آیا براي ورود به اتاق مادرم نیز باید از او
اجازه بگیرم؟ آن حضرت پاسخ داد: آري! آري!! گفت: او جز من خدمتگزاري ندارد؛ آیا باز هم اجازه لازم است؟! فرمود: آیا
میخواهی او را برهنه بنگري؟؛ أَتُحِبُّ اَنْ تَراها عُرْیانَۀً؟ گفت: هرگز؛ قالَ الرَّجُلُ: لا، فرمود: فَاسْتَأْذِنْ عَلَیْها؛ پس به هنگام وارد شدن
بر اتاق او اجازه بگیر. وَ تُسَلِّمُوا عَلی أَهْلِها ( 1) و بر ساکنان آن خانهاي که میخواهید وارد آن شوید سلام بگویید. به باور پارهاي،
منظور این است که: تا هنگامی که بر آنان سلام نداده و اجازه نگرفتهاید وارد خانه نشوید. و پارهاي نیز میگویند: منظور این است
که: تا به وسیله سلام و اظهار آشنایی اجازه نگرفتهاید وارد نشوید. در یک روایت آمده است که مردي به هنگام ورود به خانه
پیامبر صلی الله علیه و آله، با سرفه نمودن اجازه میخواست و آمدن خویش را اعلان میکرد که پیامبر صلی الله علیه و آله به یکی
اجازه ورود گیرد؛ و آن بنده خدا نیز شنید و خودش « السّلام علیکم » از حاضران فرمود: برخیز و به این بنده خدا بیاموز که با گفتن
آن گونه اجازه گرفت. ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ آري! وارد شدن به خانه دیگران پس از دریافت اجازه برایتان بهتر است. لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ.
باشد که بدین وسیله به خود آیید و با گوش جان سپردن به فرمانها و هشدارهاي خدا و اندرزهاي او، از آنها پیروي کنید. *****
( 1. تفسیر طَبَري، ج 18 ، ص 88 ؛ تفسیر ماوَرْدي، ج 4، ص 87 ؛ تفسیر کَشّاف، ج 3، ص 59 . (صفحه 171
243 . آیه
اشاره
فَإِنْ لَمْ تَجِ دُوا فیها أَحَ داً فَلا تَدْخُلُوها حَتَّی یُؤْذَنَ لَکُمْ وَ إِنْ قیلَ لَکُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْکی لَکُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَلیمٌ و اگر
کسی در آن نیافتید، داخل آن نشوید تا به شما اجازه داده شود و اگر گفته شود: بازگردید، بازگردید که براي شما پاکیزهتر است و
خداوند به آن چه انجام میدهید، آگاه است.( 28 / نور)
شرح آیه از تفسیر نمونه
صفحه 130 از 369
ممکن است منظور از این تعبیر آن باشد که گاه در آن خانه کسانی هستند، ولی کسی که به شما اذن دهد و صاحب اختیار و
صاحب البیت باشد، حضور ندارد، شما در اینصورت حق ورود نخواهید داشت. و یا این که اصلًا کسی در خانه نیست، اما ممکن
است صاحبخانه در منزل همسایگان و یا نزدیک آن محل باشد و به هنگامی که صداي در زدن و یا صداي شما را بشنود، بیاید و
اذن ورود دهد، در این موقع حق ورود دارید، به هرحال آن چه مطرح است، این است که بدون اذن داخل نشوید. سپس اضافه
اشاره به این که هرگز جواب رد شما را ناراحت نکند، چهبسا صاحبخانه .« وَ إِنْ قیلَ لَکُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْکی لَکُمْ » : میکند
در حالتی است که از دیدن شما در آن حالت ناراحت میشود و یا وضع او و خانهاش آماده پذیرش میهمان نیست. و از آنجا که به
هنگام شنیدن جواب منفی گاهی حس کنجکاوي بعضی تحریک میشود و به فکر این میافتند که از درز در یا از طریق گوش فرا
خدا به آن چه انجام میدهید، آگاه » : دادن و استراق سمع مطالبی از اسرار درون خانه را کشف کنند، در ذیل همین آیه میفرماید
( وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَلیمٌ). (صفحه 172 ) « است
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
در ادامه سخن، در همین مورد میافزاید: فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فیها أَحَداً فَلا تَدْخُلُوها حَتَّی یُؤْذَنَ لَکُمْ اگر کسی را در خانه نیافتید تا به شما
اجازه دهد، وارد آنجا نشوید تا ساکنان آن بیایند و به شما اجازه ورود بدهند؛ چرا که ممکن است چیزي در خانه باشد که صاحب
آن نمیخواهد شما از آن آگاه گردید. با این بیان به هیچ عنوان و بهانهاي نمیتوان بدون اجازه صاحب خانهاي وارد خانهاش شد،
خواه خودش در خانه باشد و یا نباشد؛ و نیز نمیتوان به خانه دیگري نگاه کرد تا دریافت کسی در آنجا هست و جواب نمیدهد و
یا کسی نیست، مگر اینکه صاحبخانه درها و پنجرهها را باز گذاشته باشد؛ و این گشوده بودن نشانگر آن است که اجازه نگاه
کردن داده است. وَ إِنْ قیلَ لَکُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْکی لَکُمْ و اگر به شما اجازه ورود ندادند، برگردید و اصرار و لجاجت بخرج
ندهید که این بازگشت، هم براي دنیاي شما زیبندهتر است و هم براي دین و شخصیّت و کرامت شما. یادآوري میگردد که در
اجازه ندادن لازم نیست به صراحت انسان را بازگردانند و اجازه ندهند، بلکه با کنایه و اشاره نیز بسنده است و به مجرد دیدن نشانه
و علامت ناخشنودي فرد از ورود به خانهاش، باید بازگشت. وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَلیمٌ. و خدا به کردار شما داناست و چیزي بر ذات
( پاك او پوشیده نمیماند. (صفحه 173
244 . آیه
اشاره
لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ أَنْ تَدْخُلُوا بُیُوتاً غَیْرَ مَسْکُونَۀٍ فیها مَتاعٌ لَکُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ ما تُبْدُونَ وَ ما تَکْتُمُونَ گناهی بر شما نیست که وارد
خانههاي غیر مسکونی شوید که در آنجا متاعی متعلق به شما وجود دارد و خدا آن چه را آشکار میکنید یا پنهان میدارید،
میداند. ( 29 / نور)
شرح آیه از تفسیر نمونه
اشاره
و از آنجا که هر حکم استثنایی دارد که رفع ضرورتها و مشکلات از طریق آن استثناء به صورت معقول انجام میشود، در این آیه
و در پایان .« گناهی بر شما نیست که وارد خانههاي غیر مسکونی شوید که در آنجا متاعی متعلق به شما وجود دارد » : میفرماید
صفحه 131 از 369
شاید اشاره به این است که گاه بعضی از افراد از این استثناء سوءاستفاده کرده و .« وَ اللَّهُ یَعْلَمُ ما تُبْدُونَ وَ ما تَکْتُمُونَ » : اضافه مینماید
به بهانه این حکم وارد خانههاي غیر مسکونی میشوند تا کشف اسراري کنند و یا در خانههاي مسکونی به این بهانه که
نمیدانستیم مسکونی است، وارد شوند اما خدا از همه این امور آگاه است و سوء استفاده کنندگان را به خوبی میشناسد.
چیست؟ « بیوت غیر مسکونه » منظور از
منظور ساختمانهایی است که شخص خاصی در آن ساکن نیست، بلکه جنبه عمومی و همگانی دارد، مانند کاروانسراها،
میهمانخانهها و همچنین حمامها و مانند آن، این مضمون در حدیثی از امام صادق صریحا آمده است.( 1) این احتمال نیز وجود
دارد که منظور خانههایی باشد که ساکن ندارد و انسان متاع خود را در آنجا به امانت گذارده و هنگام گذاردن، رضایت ضمنی
صاحب منزل را براي سرکشی یا برداشتن متاع گرفته است. ضمنا از این بیان روشن میشود که انسان تنها به عنوان این که متاعی در
خانهاي دارد، نمیتواند درِ خانه را بدون اجازه صاحبخانه بگشاید و وارد شود، هر چند در آن موقع کسی در خانه نباشد. *****
( جلد 14 ، صفحه 161 . (صفحه 174 ،« وسائل الشیعه » -1
مجازات کسی که بدون اجازه در خانه مردم نگاه میکند
در کتب فقهی و حدیث آمده است که؛ اگر کسی عمدا به داخل خانه مردم نگاه کند و به صورت یا تن برهنه زنان بنگرد، آنان
میتوانند در مرتبه اول اورا نهی کنند، اگر خودداري نکرد، میتوانند با سنگ او را دور کنند، اگر باز اصرار داشته باشد، میتوانند
با آلات قتاله از خود و نوامیس خود دفاع کنند و اگر در این درگیري شخص مزاحم و مهاجم کشته شود، خونش هدر است، البته
باید به هنگام جلوگیري از این کار سلسله مراتب را رعایت کنند یعنی تا آنجا که از طریق آسانتر این امر امکانپذیر است، از طریق
خشنتر وارد نشوند.
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
کالا. در مورد این سراها دیدگاهها متفاوت است: 1 از ششمین امام نور، حضرت صادق علیهالسلام آوردهاند که منظور از :« مَتاع »
این سراها، سراهاي عمومی نظیر: حمامها، کاروانسراها و آسیابهاست. 2 امّا به باور پارهاي، منظور خرابهها و ویرانههایی است که
فرد، گاهی براي ضرورت ناگزیر میشود به آنجا وارد گردد. 3 از دیدگاه برخی، منظور مغازههاي بزرگ، تجارتخانهها و انبارهاي
در این مورد میگوید: هنگامی که مغازهداران و صاحبان « شعبی » . عمومی است که کالاهاي مردم در آنجا انبار شده است
تجارتخانهها و کمپانیها درهاي آنها را گشودند و کالاهاي خود را در برابر دید مردم قرار دادند، همین کار نشانگر این است که
اجازه ورود دادهاند. 4 و از دیدگاه برخی دیگر، منظور مسافرخانهها و هتلهایی است که در راهها براي مردم ساختهاند. به باور ما،
آیه شریفه داراي مفهومی گسترده است و بهتر آن است که همه این (صفحه 175 ) موارد را شامل گردد. وَ اللَّهُ یَعْلَمُ ما تُبْدُونَ وَ ما
تَکْتُمُونَ. و خدا به آنچه آن را آشکار میسازید و پوشیده میدارید، آگاه است و همه را میداند.
( حقّ امنیّت( 1
از حقوق اساسی انسان حّق امنیّت است: حّق امنیّت جسم و جان؛ امنیّت حیثیّت و کرامت بشري؛ امنیّت اندیشه و عقیده درست؛
امنیّت اجتماعی، سیاسی، قضایی، فرهنگی، شغلی، اقتصادي و امنیّت منزل و مسکن و قلمرو زندگی؛ و سرانجام، امنیّت در دیگر
شؤون و جلوههاي حیات در قلمرو حقّ و عدالت. طبیعیترین و ابتداییترین حق بشري نعمت ارزشمند امنیّت، ابتداییترین و
صفحه 132 از 369
طبیعیترین حقّ هر فرد، خانواده، جامعه و تمدّن بشري است و ضرورت آن بدون آموزگار و دانشگاه و کتاب و پیامبر صلی الله علیه
و آله نیز براي همه قابل درك و فهم است. بر این اساس است که هر فرد و جامعهاي همانگونه که امنیّت را محبوب و مطلوب
خویش مینگرد، اگر از خوي انحصارطلبی و تجاوزکاري و ددمنشی بدور باشد و انسانی و اسلامی بیندیشد، به همان میزان باید آن
را براي دیگران نیز به رسمیّت شناسد. به همین دلیل، به باور متفکّران، آن نظام و جامعه و تمدّنی در خور احترام است که امنیّت و
. حقوق بشري دیگران را محترم شمارد و ضمن تأمین و تضمین آن، عوامل ناامنی و نگرانی را از میان بردارد و مهار کند. ***** 1
( مترجم. (صفحه 176
( امنیّت خانه و محلّ زندگی( 1
انسان همانگونه که داراي دو بُعد فردي و اجتماعی است، در واقع داراي دو گونه زندگی فردي و گروهی نیز هست که هر کدام
براي خود آداب و مقرّرات ویژه خود را دارد. در زندگی گروهی، انسان ناگزیر است که از نظر خوراك و پوشاك، طرز نشست و
برخاست و گفتار و عملکرد، آدابی دست و پاگیر و مشکل را به جان خرد که ادامه این شرایط در همه شبانهروز طاقتفرسا و
شکننده است به همین جهت در پی آن است که در کنار خانواده و درون خانهاش در استراحت و آرامش و امنیّت کامل باشد و
هیچکس اجازه نیابد که سرزده و خودسرانه بر محیط زندگی او وارد شود چرا در غیر اینصورت، خانه نیز به سان کوچه و بیابان
خواهدشد و قداست و حرمت نخواهد داشت. بر این اساس است که قرآن در این آیاتی که گذشت این حقّ انسان را تضمین
میکند و میفرماید: هان اي توحیدگرایان! اگر به راستی ایمان دارید در هر موقعیّت و اقتدار و شرایطی هستید بدون اجازه کسی
وارد خانهاش نشوید و خودسرانه حرم امنیّت او را به بازیچه نگیرید و با خودسري و خودکامگی و بهانههاي گوناگون و
سلطهجویانه این حقّ بشري مردم را پایمال نسازید؛ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتاً غَیْرَ بُیُوتِکُمْ حَتَّی تَسْتَأْنِسُوا (… 2) و هشدار
میدهد که: نیکوکاري و پرواي خدا آن نیست که از پشت خانهها و دیوار مردم وارد خانهها شوید، بلکه تقوا و ایمان آن است که
امنیّتِ خانه و مسکن و محیط زندگی مردم را احترام گذارید و با اجازه آنان از در خانه و مسکن آنان وارد شوید …؛ … وَ لَیْسَ
.3 . 1. مترجم. 2. سوره نور، آیه 27 ***** ( الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقی وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها (… 3
( سوره بقره، آیه 189 . (صفحه 177
245 . آیه
اشاره
مبارزه با چشم چرانی و ترك حجاب قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضُّوا مِنْ اَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُروُجَهُمْ ذلِکَ اَزْکی لَهُمْ اِنَّ اللّهَ خَبیرٌ بِما یَصْ نَعُونَ
به مؤمنان بگو: چشمهاي خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند و فروج خود را حفظ کنند، این براي آنها پاکیزهتر است، خداوند
از آن چه انجام میدهید، آگاه است. ( 30 / نور)
شرح آیه از تفسیر نمونه
در اصل به معنی کم کردن و نقصان است و در بسیاري از موارد در کوتاه کردن صدا یا کم کردن نگاه « غَضّ » از ماده « یَغُضُّوا »
گفته میشود، بنابراین آیه نمیگوید: مؤمنان باید چشمهایشان را فرو بندند، بلکه میگوید: باید نگاه خود را کم و کوتاه کنند و
این تعبیر لطیفی است به این منظور که اگر انسان به راستی هنگامی که با زن نامحرمی روبرو میشود، بخواهد چشم خود را به کلی
صفحه 133 از 369
ببندد، ادامه راه رفتن و مانند آن براي او ممکن نیست، اما اگر نگاه را از صورت و اندام او برگیرد و چشم خود را پایین اندازد،
گویی از نگاه خویش کاسته است و آن صحنهاي را که ممنوع است، از منطقه دید خود به کلی حذف نموده است. از آن چه
گفتیم، این نکته روشن میشود که مفهوم آیه فوق این نیست که مردان در صورت زنان خیره نشوند تا این که بعضی چنین استفاده
کنند که نگاههاي غیر خیره مجاز است، بلکه منظور این است که انسان به هنگام نگاه کردن معمولاً منطقه وسیعی را زیرنظر
میگیرد، هرگاه زن نامحرمی در حوزه دید او قرار گرفت، چشم را چنان گیرد که آن زن از منطقه دید او خارج شود، یعنی به او
را به معنی کاهش گفتهاند، منظور همین است. دومین دستور در آیه فوق « غَضّ » نگاه نکند اما راه و چاه خود را ببیند و این که
در اصل به معنی شکاف و فاصله میان دو چیز است، ولی در این گونه موارد کنایه از عورت « فَرْج » . است « فروج » همان مسأله حفظ
به طوري که در « حفظ فرج » را به جاي آن میگذاریم. منظور از « دامان » میباشد و ما براي حفظ معنی کنایی آن در فارسی کلمه
هر آیهاي در » : روایات وارد شدهاست، (صفحه 178 ) پوشانیدن آن از نگاه کردن دیگران است، در حدیثی از امام صادق میخوانیم
قرآن که سخن از حفظ فروج میگوید، منظور حفظ کردن از زنا است، جز این آیه که منظور از آن حفظ کردن از نگاه دیگران
1) و از آنجا که گاه به نظر میرسد که چرا اسلام از این کار که با شهوت و خواست دل بسیاري هماهنگ است، نهی ).« است
ذلِکَ أَزْکی لَهُمْ). سپس به عنوان اخطار براي کسانی که ) « این براي آنها بهتر و پاکیزهتر میباشد » : کرده، در پایان آیه میفرماید
خداوند از آن چه انجام » : نگاه هوسآلود و آگاهانه به زنان نامحرم میافکنند و گاه آن را غیر اختیاري قلمداد میکنند، میگوید
اِنَّ اللّهَ خَبیرٌ بِما یَصْنَعُونَ). ) « میدهند، مسلما آگاه است
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
اشاره
و فاصله میان دو « شکاف » در اصل به مفهوم :« فَرْج » . این واژه در اصل به مفهوم کم و کوتاه کردن صدا و نگاه آمده است :« غَضّ »
آمده است. « عورت » چیز است؛ امّا در آیه شریفه، کنایه از
شأن نزول
در شأن نزول و داستان فرود آیه مورد بحث، از پنجمین امام نور حضرت باقر علیهالسلام آوردهاند که: این آیه شریفه، در مورد
جوانی از انصار فرود آمد؛ چرا که او روزي در سر راه خویش با زنی زیبا و خوشسیما روبهرو گردید که از کوچه میگذشت؛ و
چون در آن روزگاران زنان روسري خویش را پشت گوشهاي خویش قرار میدادند و چهره و گردن و گلو و بخشی از سینه آنان
به طور طبیعی نمایان میگردید، این جوان با دیدن چهره زیبا و گردن و گلوي آن زن، به تماشاي او ایستاد و پس از گذشتن آن
زن از برابرش، با دیدگان خویش به بدرقه او پرداخت؛ درست در همان لحظاتِ چشم چرانی و بدرقه زن بود که صورتش به
( جلد 3، صفحه 587 و 588 . (صفحه 179 ،« نورالثقلین » - استخوانی که در دیواري قرار داده شده بود، خورد و خون ***** 1
سرازیر شد؛ و او پس از رفتن زن، تازه متوجّه بلایی شد که به سرش آمده بود. با همان چهره شکافته و خون آلود به پیامبر گرامی
صلی الله علیه و آله برخورد و گفت باید جریان را آن گونه که بوده است به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بگویم. پس از بیان
( داستان به پیامبر صلی الله علیه و آله بود که فرشته وحی فرود آمد و این آیه را آورد که: قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ (… 1
پدیده برهنگی و چشمچرانی
صفحه 134 از 369
در آیات 30 و 31 قرآن شریف بر آن است که مردم را از دو آفت برهنگی و نگاههاي ناروا باز دارد و بدین وسیله از پاکی و عفّت
عمومی پاس دارد؛ از این رو در بیان احکام نگاه کردن زن و مرد به یکدیگر میفرماید: قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ هان اي
پیامبر! به مردان با ایمان بگو، دیدگان خویشتن را از نگاههاي هوس آلود و از دیدن آنچه بر آنان روا نیست، فرو بندند. وَ یَحْفَظُوا
میگوید: در قرآن شریف هر کجا به پاکدامنی « ابن زید » . فُرُوجَهُمْ و هماره پاکدامنی و پاکی ورزند و هرگز به بیعفّتی نیندیشند
سفارش شده، منظور پاکدامنی و دوري گزیدن از بیعفّتی است؛ و تنها در این آیه شریفه است که « نگاهداشتن عورتها » ورزیدن یا
منظور از این تعبیر، پوشیدن اعضا و اندامهاي جنسی است. از حضرت صادق علیهالسلام نیز در این مورد آوردهاند که فرمود: براي
مرد روا نیست که به عورت برادر خویش بنگرد و زنان با ایمان نیز نباید به یکدیگر نگاه کنند. ذلِکَ أَزْکی لَهُمْ این شیوه براي دین
و دنیاي آنان سودمندتر و بهتر و براي پاك ماندن از اتّهامات گوناگون مؤثّرتر و به پروا نزدیکتر است. إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما یَصْ نَعُونَ. و
بیگمان خدا از آنچه آنان انجام میدهند آگاه است. ***** 1. وَسائل الشّیعه، ج 14 ، ص 139 و تفاسیر ذیل آیه شریفه. (از
( نگارنده) (صفحه 180
246 . آیه
اشاره
وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُ ضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْ رِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبِهِنَّ وَ لا
یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنی إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنی أَخَواتِهِنَّ أَوْ
نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَۀِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلی عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا یَضْ رِبْنَ
بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفینَ مِنْ زینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَی اللَّهِ جَمیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ و به زنان باایمان بگو: چشمهاي خود (از
نگاه هوسآلود)فرو گیرند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را جز آن مقدار که ظاهر است، آشکار ننمایند و (اطراف)
روسريهاي خودرا بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)و زینت خودرا آشکار نسازند، مگر براي شوهرانشان یا
پدرانشان یا پدر شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران همسرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان
همکیششان یا بردگانشان (کنیزانشان) یا افراد سفیه که تمایلی به زن ندارند یا کودکانی که از امور جنسی مربوط به زن آگاه
نیستند، آنها هنگام راه رفتن، پاهاي خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود(و صداي خلخال که بر پا دارند، به گوش
رسد) و همگی به سوي خدا بازگردید اي مؤمنان تا رستگار شوید. ( 31 / نور)
شرح آیه از تفسیر نمونه
اشاره
همانگونه که بر مردان حرام است، بر زنان نیز حرام میباشد و پوشانیدن عورت از نگاه دیگران، چه از مرد و چه از « چشم چرانی »
زن، براي زنان نیز همانند مردان واجب است. سپس به مسأله حجاب که یکی از ویژگی زنان است، ضمن سه جمله اشاره فرموده؛ 1
وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها). زنان حق ندارند ) « آنها نباید زینت خود را آشکار سازند جز آن مقدار که طبیعتا ظاهر است »
زینتهایی که معمولاً پنهانی است آشکار سازند، هر چند اندامشان نمایان نشود و به این ترتیب آشکار کردن لباسهاي زینتی
مخصوصی را که (صفحه 181 ) در زیر لباس عادي یا چادر میپوشند، مجاز نیست، چرا که قرآن از ظاهر ساختن چنین زینتهایی
« قِلادَة » نهی کرده است. در روایات متعددي که از ائمه اهل بیت علیهمالسلام نقل شده نیز این معنی دیده میشود که زینت باطن به
صفحه 135 از 369
پاي برنجن همان زینتی که زنان عرب در مچ پاها میکردند) تفسیر شده است.( 1) و ) « خَلْخال » بازوبند) و ) « دِمْلَج » ،( (گردن بند
چون در روایات متعدد دیگري زینت ظاهر به انگشتر و سرمه و مانند آن تفسیر شده، میفهمیم که منظور از زینت باطن نیز خود
آنها باید خمارهاي خود را بر » ؛ زینتهایی است که نهفته و پوشیده است. 2 دومین حکمی که در آیه بیان شده، این است که
در اصل به معنی پوشش است، ولی معمولًا به چیزي « خِمار » جمع « خُمُر » .( وَ لْیَضْ رِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبِهِنَّ ) « سینههاي خود بیفکنند
به معنی یقه پیراهن است که از آن تعبیر به « جَیْب » جمع « جُیُوب » .( گفته میشود که زنان با آن سر خود را میپوشانند (روسري
گریبان میشود و گاه به قسمت بالاي سینه به تناسب مجاورت با آن نیز اطلاق میگردد. از این جمله استفاده میشود که زنان قبل
از نزول آیه، دامنه روسري خود را به شانهها یا پشت سر میافکندند، به طوري که گردن و کمی از سینه آنها نمایان میشد، قرآن
دستور میدهد روسري خودرا بر گریبان خود بیفکنند تا هم گردن و هم آن قسمت از سینه که بیرون است، مستور گردد. 3 در
سومین حکم مواردي راکه زنان میتوانند در آنجا حجاب خود را برگیرند و زینت پنهان خود را آشکار سازند، با این عبارت شرح
اِلاّ) در دوازده مورد ذکر شده در آیه. و بالاخره ) « مگر » ،( وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ ) « آنها نباید زینت خود را آشکار سازند » میدهد که
و صداي ) « آنها به هنگام راه رفتن پاهاي خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود » ؛ چهارمین حکم را چنین بیان میکند
تفسیر علیّ بن » - خلخالی که بر پا دارند، به گوش رسد) (وَ لا یَضْ رِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفینَ مِنْ زینَتِهِنَّ). آنها در ***** 1
ذیل آیه مورد بحث. (صفحه 182 ) رعایت عفت و دوري از اموري که آتش شهوت را در دل مردان شعلهور میسازد و ،« ابراهیم
ممکن است منتهی به انحراف از جاده عفت شود، آن چنان باید دقیق و سختگیر باشند که حتی از رساندن صداي خلخالی که در
پاي دارند، به گوش مردان بیگانه خودداري کنند و این گواه باریکبینی اسلام در این زمینه است.
بحثی پیرامون استثناء وجه و کفّین در حجاب
در این که آیا حکم حجاب، صورت و دستها حتی از مچ به پایین را شامل میشود یا نه، در میان فقهاء بحث فراوان است، بسیاري
عقیده دارند که پوشاندن این دو (وجه و کفّین) از حکم حجاب، مستثنی است، در حالی که جمعی فتوا به وجوب پوشاندن داده یا
حداقل احتیاط میکنند، البته آن دسته که پوشاندن این دو را واجب نمیدانند، نیز آن را مقیّد به صورتی میکنند که منشأ فساد و
زینت » انحرافی نگردد، وگرنه واجب است. در آیه فوق قرائنی بر این استثناء و تأیید قول اول وجود دارد، از جمله؛ الف: استثناء
در آیه فوق خواه به معنی محل زینت باشد یا خود زینت، دلیل روشنی است بر این که پوشاندن صورت و کفّین لازم نیست. « ظاهر
ب: دستوري که آیه فوق در مورد انداختن گوشه مقنعه به روي گریبان میدهد که مفهومش پوشانیدن تمام سر و گردن و سینه
است و سخنی از پوشانیدن صورت در آن نیست، قرینه دیگري بر این مدعا است. توضیح اینکه؛ برطبق شأن نزول، عربها درآن
زمان روسري و مقنعهاي میپوشیدند که دنباله آن را روي شانهها و پشت سر میانداختند، به طوري که مقنعه پشت گوش آنها قرار
میگرفت و تنها سر و پشت گردن را میپوشاند ولی قسمت زیر گلو و کمی از سینه که بالاي گریبان قرار داشت، نمایان بود. اسلام
آمد و این وضع را اصلاح کرد و دستور داد دنباله مقنعه را از پشت گوش یا پشتسر جلو بیاورند وبه روي گریبان و سینه بیندازند و
نتیجهاش این بود که تنها گردي صورت باقی میماند و بقیه پوشانیده میشد. شواهد تاریخی نیز نشان میدهد که نقاب زدن بر
صورت در صدر اسلام جنبه عمومی نداشت (شرح بیشتر در زمینه بحث فقهی و روایی این مسأله در (صفحه 183 ) مباحث نکاح در
فقه آمده است). ولی باز تأکید و تکرار میکنیم که این حکم در صورتی است که سبب سوءاستفاده و انحراف نگردد. ذکر این
نکته نیز لازم است که استثناء وجه و کفّین از حکم حجاب، مفهومش این نیست که جایز است دیگران عمدا نگاه کنند، بلکه در
واقع این یک نوع تسهیل براي زنان در امر زندگی است.
چیست؟ « نِسائِهِنَّ » منظور از
صفحه 136 از 369
چیست؟ « نِسائِهِنَّ » منظور از
چنان که در تفسیر آیه خواندیم، نهمین گروهی که مستثنی شدهاند و زن حق دارد زینت باطن خود را در برابر آنها آشکار کند،
زنان خودشان) چنین استفاده میشود که زنهاي مسلمان تنها میتوانند در برابر زنان ) « نِسائِهِنَّ » زنان هستند، منتهی باتوجه به تعبیر
مسلمان حجاب را برگیرند، ولی در برابر زنان غیرمسلمان باید با حجاب اسلامی باشند و فلسفه این موضوع چنان که در روایات
آمده، ایناست که ممکن است آنها بروند و آن چه را دیدهاند، براي همسرانشان توصیف کنند و این براي زنان مسلمان صحیح
لا یَنْبَغی لِلْمَرْأَةِ اَنْ تَنْکِشَفَ بَیْنَ یَدَيِ » : آمده است، از امام صادق چنین میخوانیم « مَنْ لا یَحْضُ ر » نیست. در روایتی که در کتاب
الْیَهُودِیَّۀِ وَ النَّصْ رانِیَّۀِ، فَاِنَّهُنَّ یَصِفْنَ ذلِکَ لَاِزْواجِهِنَّ: سزاوار نیست زن مسلمان در برابر زن یهودي یا نصرانی برهنه شود، چرا که آنها
(1).« آن چه را دیدهاند، براي شوهرانشان توصیف میکنند
« اوُلِی الْاِرْبَۀِ مِنَ الرِّجالِ » تفسیر
به معنی شدت احتیاج است که انسان براي برطرف ساختن آن « مفردات » در « راغب » طبق گفته « اَرَب » در اصل از ماده « اِرْبَۀ » واژه
در اینجا کسانی « اوُلِی الاِْرْبَۀِ مِنَ الرِّجالِ » چارهجویی میکند، گاهی نیز به معنی حاجت به طور مطلق استعمال میشود. و منظور از
کسانی را شامل میشود که این تمایل در آنها نیست و در « غَیْرِ اوُلِی الاِْرْبَۀِ » هستند که میل جنسی دارند و نیاز به همسر، بنابراین
نور » - منظور از این تعبیر، مردان ابلهی ***** 1 » : چند حدیث معتبر از امام باقر و امام صادق علیهماالسلام نقل شده، این است که
جلد 3، صفحه 593 . (صفحه 184 ) است که به هیچ وجه احساس جنسی ندارند و معمولاً از آنها در کارهاي ساده و ،« الثقلین
نیز همین معنی را تقویت میکند. « اَلتّابِعینَ » تعبیر به ،« خدمتکاري استفاده میکنند
چرا عمو و دایی جزء محارم نیامدهاند؟
از مطالب سؤال انگیز این که در آیه فوق ضمن بیان محارم، به هیچ وجه سخنی از عمو و دایی در میان نیست، با این که به طور
مسلم محرم هستند و حجاب در برابر آنها لازم نمیباشد. ممکن است نکتهاش این باشد که قرآن میخواهد نهایت فصاحت و
نشان « پسر خواهر » و « پسر برادر » بلاغت را در بیان مطالب به کار گیرد و حتی یک کلمه اضافی نیز نگوید، از آنجا که استثناي
یک زن نیز بر او محرم میباشند و به « دایی » و « عمو » انسان نسبت به او محرم هستند، روشن میشود که « خاله » و « عمه » میدهد که
تعبیر روشنتر محرمیت دو جانبه است؛ هنگامی که از یک سو فرزندان خواهر و برادر انسان بر او محرم باشند، طبیعی است که از
سوي دیگر و در طرف مقابل عمو و دایی نیز محرم میباشند.
هر گونه عوامل تحریک ممنوع
آخرین سخن در این بحث این که در آخر آیه فوق آمده است که؛ نباید زنان به هنگام راه رفتن، پاهاي خود را چنان به زمین
کوبند تا صداي خلخالهایشان به گوش رسد. این امر نشان میدهد که اسلام به اندازهاي در مسائل مربوط به عفت عمومی
سختگیر و موشکاف است که حتی اجازه چنین کاري را نیز نمیدهد و البته به طریق اولی عوامل مختلفی را که دامن به آتش
شهوت جوانان میزند، مانند نشر عکسهاي تحریکآمیز و فیلمهاي اغواکننده و رمانها و داستانهاي جنسی را نخواهد داد و
بدون شک محیط اسلامی باید از این گونه مسائل که مشتریان را به مراکز فساد سوق میدهد و پسران و دختران جوان را به
( آلودگی و فساد میکشاند، پاك و مبرا باشد. (صفحه 185
شرح آیه از تفسیر مجمعالبیان
صفحه 137 از 369
اشاره
در آیه مورد بحث میفرماید: وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُ ضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ و به زنان با ایمان بگو تا به سان مردان و بهتر از آنان دیدگان
خویش را از هر بیگانه و هر نگاه هوس آلود فرو بندند. وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ و دامانهاي خویش از نگاه دیگران حفظ کنند. وَ لا
یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها و نیز بر زنان لازم است که سر و گردن و سینه و دست و دیگر جایگاههاي زینت و زیور خویش را جز
آنچه به طور طبیعی آشکار است براي مردان بیگانه هویدا نسازند. با این بیان، آیه شریفه به پوشیده داشتن سر و گردن و سینه و
دست یا جایگاههایی که زر و زیورها در آنجا قرار میگیرد سفارش میکند، نه به خود زر و زیور چرا که به خود زر و زیور، اگر
در سر و گردن و دیگر جایگاههاي خود نباشد میشود نگاه کرد. برخی بر آنند که زینت و زیور، بر دو بخش قابل تقسیم است:
زینتهاي آشکار و زینتهاي نهان، زینتهایی که به طور طبیعی هویداست، پوشاندن آنها لازم نیست و بدون نیّت هوسآلود میتوان به
آنها نگریست امّا زینتهاي نهانی را باید پوشاند.
زینتهاي آشکار و نهان
در این مورد که زینتهاي آشکار و نهان، در آیه شریفه چیست، دیدگاهها یکسان نیست: 1 به باور گروهی، منظور از زینتهاي
آشکار، لباسهاي رویین و چادر و پوشش ظاهري زنان و منظور از زینتهاي نهان، چیزهایی به سان گوشواره و دستبند و خلخال است.
2 امّا به باور گروهی دیگر، منظور از زیورها و زینتهاي آشکار، انگشتر و خضاب کف دستهاست. 3 و از دیدگاه پارهاي، چهره و
آمده است که منظور، کف دستها و انگشتان میباشد. وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبِهِنَّ « علی بن ابراهیم » کف دستهاست. در تفسیر
و زنان باید روسریهاي خویش را بر گردن و سینه خویش بیندازند تا سر و گردن و سینه آنان از دید بیگانه محفوظ باشد. برخی
برآنند که در آن روزگاران، زنان روسریها را به پشت سر میافکندند و به (صفحه 186 ) همین جهت گردن و سینه آنان هویدا
در آیه، اشاره به گردن و سینههاست که باید پوشیده شود. و به باور برخی دیگر، آیه شریفه بدان دلیل « جُیُوب » میشد و واژه
ابن » دستور فرو انداختن روسریها را بر گردنها و سینهها میدهد که بدین وسیله، گوشوارهها و گردنها و سینهها را بپوشانند. و
میگوید: این دستور براي این است که سینه و گلو و موها و گردن زنان از دید بیگانه محفوظ بماند. وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ و « عبّاس
زنان با ایمان نباید زینتها و زیورها و زیباییهاي خود را آشکار سازند، جز براي این گروهها: 1 براي شوهرانشان، إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ
آري، آنان نزد شوهرانشان لازم نیست زیورهاي باطنی خود را بپوشانند و روسري داشته باشند، بلکه مناسب است زیورها و
زیباییهاي خود را در محیط خانه و خانواده و در برابر شوهرانشان آشکار سازند … پیامبر گرامی فرمود: لُعِنَ السَّلْتاءُ مِنَ النِّساءِ وَ
الْمَرْهاءُ( 1) آن زنی که در محیط خانه و براي همسر خویش خود را آراسته نسازد و خضاب نکند و سرمه نکشد و در اندیشه پایمال
ساختن حقوق او باشد از رحمت خدا بدور است. و نیز فرمود: و لُعِنَ المُسَوِّفَۀُ وَ الْمُضِلَّۀُ( 2) و نیز آن زنی که در برابر تقاضاي قانونی
و مشروع همسرش بهانهجویی و تعلّل ورزد و یا عذر دروغین آورد از رحمت خدا بدور است. 2 یا پدرانشان؛ أَوْ آبائِهِنَّ 3 یا در
. برابر پدر شوهرانشان؛ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ 4 یا در برابر پسرانشان؛ أَوْ أَبْنائِهِنَّ 5 یا در برابر پسران همسرانشان؛ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ ***** 1
6 یا در برابر ( 2. فِردوس الاخبار، دیلمی، ج 3، ص 517 ؛ تفسیر ماوَردي، ج 4، ص 92 . (صفحه 187 . جامع الاحادیث، قُمّی، ص 81
برادرانشان؛ أَوْ إِخْوانِهِنَّ 7 یا پسران برادرانشان؛ أَوْ بَنی إِخْوانِهِنَّ 8 یا پسران خواهرانشان؛ أَوْ بَنی أَخَواتِهِنَّ آري، در برابر این گروهها
بر زنان مسلمان لازم نیست روسري بر سر و گردن فرو اندازند و زینت و زیور خود را پوشیده دارند؛ چرا که این گروهها به زن
محرم میباشند و نمیتوانند با او پیمان زندگی مشترك امضا کنند. 9 و 10 و جدّ شوهر و نوه شوهر نیز از اینها به شمار میروند و
پوشش در برابر آنها نیز لازم نیست. امّا همه این ده گروهی که تا کنون بیان شد به شرطی پوشش در برابر آنها لازم نیست و نگاه
صفحه 138 از 369
آنان به شرطی روا و حلال است که هوسآلود نباشد و لغزش و فسادي در اندیشه و نیّتها راه نیابد. أَوْ نِسائِهِنَّ 11 و زنان، در برابر
زنان با ایمان لازم نیست خود را بپوشانند، امّا در برابر زنان شركگرا لازم است. أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ 12 و نیز در برابر کنیزانشان
فرو افکندن روسري و گرفتن پوشش لازم نیست. به باور پارهاي، غلام نباید به موي زن مسلمانی که مالک و صاحب اوست بنگرد؛
امّا به باور پارهاي، میان غلام و کنیز تفاوتی نیست و حکم هر دو یکسان است. از حضرت صادق علیهالسلام نیز در این مورد روایتی
میگوید: غلام تا هنگامی که به بلوغ نرسیده است میتواند به زن با ایمانی که صاحب و مالک اوست بنگرد؛ « جُبّائی » . رسیده است
امّا از دیدگاه کارشناسان فقه، غلام نمیتواند به زن با ایمانی که صاحب اوست نگاه کند و فقها او را نامحرم شناختهاند. أَوِ التَّابِعینَ
غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَۀِ مِنَ الرِّجالِ 13 و نیز براي زنان با ایمان، پوشش زیور و زینتهاي خود در برابر خدمتکاران مردنما و کم خردي که
فاقد تمایلات جنسی هستند لازم نیست. به باور برخی، منظور، مردنماي بیخردي است که هزینه زندگی او را همان زن باایمان
میدهد و هیچ میل و رغبتی هم به زنان ندارد و فاقد نیروي جنسی است. (صفحه 188 ) از ششمین امام نور نیز این جمله همینگونه
تفسیر شده است. امّا به باور برخی دیگر، منظور، مرد عقیمی میباشد که هیچ میل و توان جنسی در وجودش نیست. پارهاي بر آنند
که منظور، کسی است که نیروي جنسیاش را از میان بردهاند و براي همیشه فاقد آن است؛ امّا پارهاي میگویند: منظور، مرد
کهنسال میباشد. و از دیدگاه برخی، منظور، غلامی است که به مرحله بلوغ نرسیده است. به هرحال چکیده سخن این است که بر
زنان با ایمان پوشش و روسري در برابر مردي که به هر دلیلی نیروي جنسی نداشته و تمایل به جنس مخالف ندارد، لازم نیست. أَوِ
الطِّفْلِ الَّذینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلی عَوْراتِ النِّساءِ 14 و نیز در برابر کودکانی که از امور جنسی آگاهی ندارند … به باور پارهاي، منظور،
کودکانی است که هنوز به مرحله بلوغ نرسیده و توان آمیزش ندارند. در ادامه آیه شریفه میفرماید: وَ لا یَضْ رِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما
یُخْفینَ مِنْ زینَتِهِنَّ و نباید زنان با ایمان به هنگام راه رفتن پاهاي خود را بر زمین بزنند تا زیور و زینت پنهانی آنان، دیده شده و یا
صدایش شنیده شود. این دستور بدان دلیل است که در آن روزگاران زنان پاهاي خود را به زمین میکوبیدند تا صداي خلخال خود
را به گوشها برسانند. وَ تُوبُوا إِلَی اللَّهِ جَمیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ. و هان اي مردم با ایمان! همگی شما روي توبه به بارگاه
خدا بیاورید باشد که رستگار گردید. و آوردهاند که پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله فرمود: اَیُّهَا النّاسُ تُوبُوا اِلی رَبِّکُمْ فَإِنّی اَتُوبُ
اِلَی اللّهِ فی کُلِّ یَوْمٍ مِائَۀَ مَرَّةٍ( 1) هان اي مردم! روي ایمان و اخلاص و روي توبه به بارگاه خدا آورید تا رستگار گردید؛ من هر روز
( یکصد مرتبه رو به بارگاه او میآورم. ***** 1. صحیح مُسلِم، ج 4، ص 2075 ، ح 2702 . (صفحه 189
247